اگر چه به لحاظ موضوعی و حتی فرمی این شمایل از اصول و ویژگیهای ثابت و تغییرناپذیری تبعیت می کند، اما در هر دوره و زمانه و با توجه به اعتقادات دینی نقاش و جامعهای که در آن زندگی میکرده و متاثر از سبک هنری که نقاش پیرو آن بوده اثر، تفاوتهای چشمگیری با نقاشیهای همسان خود پیدا میکرده است.
در این مقاله به طور اجمالی سعی میشود ابتدا ویژگیهای مشترک و اصلی چند تابلوی معروف شمایل حضرت علی(ع) عنوان شده و با برشمردن نقاط افتراق آنها، تفاوتهای دیدگاهی و تکنیکی نقاشان بررسی شود.
موضوع
موضوع اصلی، هیکل مبارک حضرت علی(ع) است که دوزانو و در کمال ادب و به صورتی سه رخ در مرکز تابلو نقاشی میشده است.
حالت حضرت، طرز نشستن و چشمان نگران ایشان به گونه ای نقاشی شده که گویی حضرت علی (ع) در خدمت مولایشان حضرت محمد(ص) فرمانبردارانه نشسته و منتظر فرمایش اوست تا آن را به انجام برساند.
دو دست حضرت قاعدتاً روی غلاف شمشیر معروف ایشان یعنی ذوالفقار است که دسته آن به رنگ سبز بوده و غلاف، روکشی قرمز رنگ دارد. پوشش حضرت، عبای پشمینه یا همان صوف معروف است و دستاری به شیوه دستار خراسانی به سر دارند.
تابلوی محمدحسن افشار، نقاش قهوه خانه ای دوره اواسط قاجار، جدای از حاشیه و قاب و آیینه ای که دارد و کتیبههایی که در آن آیات مربوط به ولایتش نوشته شده میتواند مرجعی مناسب برای شناسایی ویژگیهای اصلی تابلوی نشسته حضرت علی(ع) قلمداد شود.
هاله نورانی اطراف سر مبارک که بقایای تاثیرات نقاشی های بیزانسی در نقاشی ایرانی است، به صورت مهر و ماه (خورشید کامل و ماه هلالی) است و فرشتگان مقرب (جبرئیل و میکائیل و اسرافیل) بالای سر و اطراف حضرت علی(ع) برگرفته از تابلوهای اروپایی یا همان تابلوهای فرنگی به صورت بالدار ترسیم شده اند.
نکته مهم، رنگ دستار است که سفیده بوده و در دو لچکی اطراف تابلو، نام حسنین و در دو مستطیل سبز پایین تابلو، حدیث نبوی معروف لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار مرقوم شده است.
همراهان
در تابلوهای با موضوع حضرت علی(ع) نشسته، این حضرات نیز به تصویر کشیده میشوند: حضرت امام حسن (ع) و امام حسین(ع)، قنبر وفادار، سلمان فارسی و گاهی حضرت محمد(ص) که هر کدام جایگاه ویژه خود را دارند.
ندرتاً حضرت محمد(ص) به صورت ایستاده و در بالای قاببندی با هاله کامل خورشیدی نقاشی میشود (تابلوی عبدالحسین، صنیع همایون دوره معاصر).
حسنین همواره با نظم خاصی کنار پدرشان قرار گرفته اند. امام حسن(ع) سمت راست پدر با عبا و دستاری سبز و پیراهن و شب کلاهی قرمز رنگ که کتابی در دست دارد.
امام حسین (ع) به عکس در کنار چپ پدر دو زانو نشسته و عبایی قرمز به تن دارد و به روبرو و به بیننده تابلو، پرسشگرانه نگاه می کند؛ به نوعی که تداعی کننده سؤال مهم ایشان باشد آیا کسی هست مرا یاری دهد؟این نگاه بر بعد زمانی اثر که مربوط به واقعه کربلاست تاکید می کند.
سلمان فارسی با دستاری ایرانی، عبای پشمینه و عصا به دست بالا سر امام حسین(ع) و طبیعتاً سمت چپ تابلو ایستاده و به صورت مردی کهنسال با محاسنی سفید، نقاشی میشود. رنگ قالب چهره و لباس سلمان سفید بوده و کنتراست شدیدی با قنبر وفادار، غلام حضرت علی(ع) دارد.
قنبر سیه چرده، هیبتی هنری وار دارد و با کشکول و دسته تبرزینی که در دست گرفته بیشتر شبیه کریشنای هندی است تا یک غلام عرب.در برخی تابلوها فقط قنبر وفادار یا سلمان فارسی حضور دارند که در این صورت به خاطر رعایت اصل تقارن حسنین در یک جا و مقابل قنبر یا سلمان نقاشی می شوند. (تابلو بدون رقم دوره زندیه).
دیگر عناصر
شمشیر: شمشیر حضرت که همان ذوالفقار معروف است، در بعضی از آثار، دو تیغه و در بعضی یک تیغه اما دو دم نقاشی میشود. ولی فرم قوسی آن با دسته ای سر کج و قبضهای صلیبی در همه آثار ثابت است.
زیرانداز پوست: در بیشتر تابلوهایی که نقاش گرایش متصوفه داشته، از زیرانداز پوست در تابلو استفاده شده است اما گروهی دیگر حضرت علی(ع) را روی حصیری بافته از نخل خرما نقاشی کرده اند.
حیوانات
شیر که تاکید بر اسدالله بودن نام حضرت علی(ع) و دلالت بر رام بودن سلطان حیوانات نزد ایشان دارد، معروف ترین تمثیل شیعه گری در نقاشی بعد از صفویه است و ترکیب شمشیر در کنار شمس تابان و شیررام شده پای حضرت علی(ع) سه عنصر اصلی برای بیان تفکر شیعه در نقاشی های تمثال حضرت علی(ع) در همه دوران است.
گاهی آهو و عقاب در تابلوها دیده شدهاند که مطیع و فرمانبردار به پناه یا اطاعت امر در پای حضرت، آرام گرفته اند.
ترکیب بندی
قاعدتاً در تابلوهای متقارن، حضرت علی(ع) در مرکز آن به صورت مثلث متساوی الساقین قرار گرفته است و هر عنصری به این ترکیب بندی پایدار اضافه شد یا در گوشه ها و یا در اطراف نقطه مرکزی که همان سر مبارک و هاله مقدس ایشان است، نقاشی میشده اند.
تکرار فرم مثلثی در هیکلهای حسنین و نحوه نشستن ایشان به نوعی تاکید بر اقتدار و استحکام مرکز تابلو است و از فرشتگان بالای سر گرفته تا شیر پایین پا، همه به نوعی متوجه وسط و محور تقارن عمودی تابلو هستند که هر چه بیشتر بر ثبات و جاودانگی موضوع تابلو دلالت میکنند و موضوع تابلو چیزی نیست جز حضرت علی(ع) که شیعه اصلی مولایش حضرت محمد(ص) بوده و نقاش، تمام تلاش خود را به کار میبسته تا آن را با نقش، رنگ و با استفاده از عناصر رمزی و اسطورهای به مخاطب خود در همه دورانها یادآوری کند. (لافتی الاعلی لاسیف الاذوالفقار).